مشکلات و معایب سپتیک تانک
در مرحله اول و بزرگترین نگرانی در مورد این مخازن شکستن دیواره تقسیم کننده سپتیک تانک است. که در این صورت بدلیل تداخل نشست توده چربی های سنگین شده به سمت پایین مخزن فاضلاب و گازهای متصاعد شده از فعالیت باکتری های بی هوازی که در حال صعود به سمت بالا هستند باعث بهم ریختن مکانیزم عملکرد سیستم سپتیک خواهند شد.
عدم تخلیه بموقع بدلیل عدم کنترل دوره ای دستگاه و انباره فاضلاب و پر شدن مخزن سپتیک. این موضوع باعث می شود پساب درون فاضلاب به سمت درین آشپزخانه برگردد و مشکلات را در سرویس های بهداشتی ایجاد کند.
گرفتگی ونت هدایت گاز متان که باعث انفجار سپتیک تانک و متلاشی شدن سیستم تصفیه فاضلاب می گردد.
کار گذاشتن گندانبار اطراف ریشه درختان باعث می شود بهنگام رشد درختانی که قوی هستند و ریشه بزرگی دارند به بدنه سپتیک تانک ضربه بزند و حتی تا مرز مچاله کردن مخزن سپتیک پیش برود.
یکی از مهمترین معایب سپتیک تانک پنهان بودن آن زیر خاک و عدم دسترسی آنی توسط مصرف کننده می باشد.
زیر خاک بودن سپتیک تانک فاضلاب اگر چه مزیت مهمی برای دستگاه سپتیک محسوب می شود اما از طرفی نیز باعث می شود کارفرما زمان پر شدن سپتیک تانک را متوجه نشود. بدین منظور باید به علائم طبیعی پر شدن انباره تعفن از جمله بوی بدی که در فضای ساختمان می پیچد و یا گرفتگی مجاری فاضلاب رو دقت نمود تا باعث بروز مشکل نشود . در این راستا می توان از تابلو کنترل و نشانگرهای میزان سطح فاضلاب درون مخزن سپتیک استفاده نمود و بهنگام پر شدن گندانبار از موضوع خبردار شد. در هر صورت بعد از آگاهی از اینکه سپتیک تانک پر شده است باید آن را تخلیه نمود .
رشتههای مرتبط با محیط زیست
رشتههای مختلفی در ایران درباره محیط زیست وجود دارد که از جمله آنها میتوان رشته های زمین شناسی- زیست محیطی، مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست، مهندسی عمران- محیط زیست، مهندسی شیمی- محیط زیست، حقوق محیط زیست، آموزش محیط زیست و مهندسی بهداشت محیط را نام برد. رشته علوم محیط زیست (مهندسی منابع طبیعی-محیط زیست) شامل مباحثی نظیر بومشناسی گیاه شناسی، جانورشناسی، زیست شناسی، سیستماتیک، ژئومورفولوژی، فیزیولوژی، مدیریت، حیات وحش، شیمی آلی، زمین شناسی مساحی، ریاضی، فیزیک، برنامه ریزی شهری، جغرافیا، اقتصاد، ارزیابی، آلودگی، اپیدمیولوژی، بهداشت، هواشناسی، مدیریت کشاورزی، و ژنتیک می باشد. به تازگی در ایران این رشته رونق پیدا کردهاست و به دلیل حیاتی بودن این رشته افراد با سطح علمی بالا جذب این رشته میشوند (در سطح آزمون سراسری). ولی در کشور ایران بهرهوری از این رشته آنچنان که باید با توجه به شرایط اکولوژیکی خاص منطقه صورت نمیگیرد.
عوامل تخریب زیست بوم ها
از اصلیترین عوامل از بین رفتن و تخریب زیستبومها میتوان به: سوزاندن و قطع درختان به منظور تهیه زغال و هیزم، قطع درختان برای تولید الوار و مصالح ساختمانی و صنعتی و گسترش بیرویه شهرها و کارخانهها اشاره کرد. افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی از زمان انقلاب صنعتی مهمترین عامل برای دستاندازی به طبیعت و تخریب محیط زیست بودهاست. کاهش کیفیت خاک در ۲۵ سال آتی میتواند تولید غذای جهانی را تا حدود ۱۲ درصد کاهش دهد؛ این امر ممکن است باعث رشد ۳۰ درصدی قیمت جهانی غذا شود. از بین رفتن صخرههای مرجانی به دلیل ورود مواد شیمیایی مضر، دفع فاضلابهای خطرناک در دریا، افزایش دمای آب و صید بیرویه، تعداد ماهیگیران و قایقهای ماهیگیری را کاهش خواهد داد. جنگلزدایی و تخریب جنگلها بر اکوسیستم جنگل، منابع آب شیرین جنگل، کیفیت آب و معیشت مردمی که در جنگلها زندگی میکنند، اثرات منفی میگذارد. افزایش آلودگی آبها، دسترسی به آب شیرین را تحت تأثیر قرار داده و منجر به آلودگی منابع غذایی و تخریب اکوسیستمها میشود و بدین ترتیب پیامدهای نامطلوب فراوانی بر سلامت بشر دارد.
جستارهای وابسته
بیابان زدایی
بهداشت محیط
زیست بوم
لایه آبدار و آبخوان
بخشی از آبهای سطحی در اثر نیروی جاذبه وارد محیط متخلخل خاک شده و به سمت پایین حرکت میکنند. لایههای مختلف زمین از مواد و ترکیبات مختلف خاک شکل گرفته و در زمانهای مختلف به وجود آمدهاند. مجموعه عواملی نظیر جنس و اندازه دانهها، میزان تخلخل، میزان تراکم، میزان ترکخوردگی و … باعث میشود، بخشهای مختلف فضای زیرزمین ظرفیت های متفاوتی برای جذب، ذخیره و انتقال آب داشته باشند. لایههایی از زمین که به صورت نسبی ظرفیت بالاتری برای جذب، ذخیره و انتقال آب دارند، آبخوان نامیده میشوند. به دلیل نفوذپذیری بیشتر این لایه ها، بخش اعظم آب نفوذ کرده در عمق زمین، به صورت طبیعی جذب آن ها می شود. بسته به شرایط احاطهکننده آن، یک لایه آبدار میتواند مانند یک مخزن زیرزمینی آب را ذخیره یا مانند یک رودخانه زیرزمینی آب را به لایههای مجاور و عمیقتر منتقل نماید. ابعاد این مخازن یا رودخانه های زیرزمینی میتوانند از چند ده متر تا چند صد کیلومتر متفاوت باشد. به دلیل وابستگی شدید انسان به منابع زیرزمینی آب، شناسایی، مطالعه و مدیریت لایههای آبدار دارای اهمیت بسیارزیادی است.
آبخوان لایه ای با بستر متخلخل و حاوی آب زیرزمینی است که آن را انتقال میدهد. هنگامی که آب مستقیماً بین سطح و ناحیه اشباع شده آبخوان جریان یابد، آبخوان آزاد است. به دلیل وجود نیروی گرانش که باعث جریان رو به پایین آب میشود، بخشهای عمیقتر آبخوانهای آزاد، معمولاً اشباع تر هستند. سطح بالایی این لایه اشباع شده از آبخوان آزاد، سطح ایستابی یا سطح آب اشباع نامیده میشود. زیر سطح ایستابی، جایی که همه منافذ کاملاً از آب اشباع شدهاند، منطقه آب اشباع است. لایهای با تخلخل کم که امکان انتقال محدود آب زیرزمینی را فراهم میکند تحت عنوان آبخوان شناخته میشود. آبخوان لایهای است با تخلخل بسیار کم که در واقع نسبت به آب زیرزمینی غیرقابل نفوذ است. آبخوان تحت فشار، سفره آبی است که توسط یک لایه نسبتاً غیرقابل نفوذ از سنگ یا بستری مثل آبخوان پوشیده شدهاست. اگر یک آبخوان محدود از منطقه تغذیه خود به یک لایه پایینتر جریان یابد، آب زیرزمینی در مسیر جریان خود تحت فشار قرار میگیرد. این امر به ایجاد چاههای آرتزین منجر میشود که آب در آنها آزادانه و بدون نیاز به پمپ، جریان می یابد و به ارتفاع بالاتری نسبت به سطح ایستابی استاتیک آبخوان آزاد واقع در بالای خود فواره خواهد زد.
ویژگیهای آبخوانها از نظر زمینشناسی و ساختار و توپوگرافی لایهای که در آن شکل میگیرند، متفاوت است. بهطور کلی، آبخوانهای پرآب تر در سازههای رسوبی ایجاد میشوند. در مقایسه، سنگهای کریستالی هوازده و شکسته شده مقدار کمتری آب زیرزمینی را در خود جا میدهند. مواد آبرفتی که رسوبات اصلی در درهها هستند و در درههای اصلی رودخانه جمع شدهاند، از پربارترین منابع آب زیرزمینی هستند. ظرفیت گرمایی ویژه آب و اثر عایق بندی خاک و سنگ میتواند تأثیر اقلیم را بر آب کاهش داده و دمای آب زیرزمین را نسبتاً ثابت نگاه دارد. در مناطقی که دمای آب زیرزمینی با این اثر در حدود c˚۱۰ یا (F˚۵۰) حفظ میشود، برای کنترل دمای داخل سازهها در سطح، میتوان از آب زیرزمینی استفاده کرد؛ مثلاً، در هوای گرم، آب زیرزمینی نسبتاً خنک میتواند از طریق رادیاتورها در یک خانه پمپ شود و سپس در چاه دیگری به زمین برگردانده شود. در طی فصول سرد، به دلیل اینکه آب زیرزمینی نسبتاً گرم است، آب در مسیری مشابه به عنوان منبع حرارتی برای پمپهای گرمایی که نسبت به استفاده از هوا کارآمدتر هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
حجم آب زیرزمینی یک آبخوان با اندازهگیری سطوح آب در چاه های محلی و با بررسی سوابق زمینشناسی ثبت شده از چاههای حفاری به منظور تعیین میزان، عمق و ضخامت رسوبات و سنگهای حامل آب، تخمین زده میشود. قبل از سرمایهگذاری در چاههای بهرهبرداری، چاه های آزمایشی حفر میشوند تا عمقهایی که در آن به آب میرسیم اندازهگیری شده و نمونههای خاک، سنگ و آب برای آنالیزهای آزمایشگاهی جمعآوری شوند. همچنین آزمایشات پمپاژ در چاههای آزمایشی برای تعیین ویژگیهای جریان آبخوان انجام میشود.
مخاطرات آب های زیرزمینی
به دلیل عدم شناخت صحیح یا عدم درک میزان آسیبپذیری سریع آبهای زیرزمینی، سهل انگاری های زیادی صورت گرفتهاست. اجازه داده ایم که بنزین و سایر مایعات مضر از مجاری زیرزمینی به درون سفرههای آبهای زیرزمینی نفوذ کند. آلایندهها، از محلهای دفن زباله یا سیستم های فاضلاب که بهطور غلطی ساخته شدهاند، به داخل آن تراوش میکنند. آب های زیرزمینی از طریق زهاب حاصله از مزارع کشاورزی کود داده شده و مناطق صنعتی، آلوده میشوند. صاحبان خانه ها با ریختن مواد شیمیایی به داخل فاضلاب یا روی زمین، آب های زیرزمینی را آلوده میکنند. آبهای زیر زمینی در طی روند نفوذ خود به لایههای آبدار بسته به نوع خاک و آلایندههای موجود در خاک ممکن است حاوی مواد معدنی و آلی شوند. به عنوان مثال زمین های آهکی چون دارای کربنات و بی کربنات هستند، آبهایی که از این نوع زمین ها نفوذ میکنند حاوی کربنات و بی کربنات بوده و سختی آب را بالا میبرند. یا اینکه در اثر نفوذ مواد آلاینده نظیر آلایندههای نفتی در سطح زمین یا چاههای جذبی فاضلاب ممکن است در اثر نفوذ، این مواد به سطح آبهای زیر زمینی رسیده و منبع آب را آلوده نمایند.
استفاده از آب زیرزمینی در سراسر جهان با مشکلات خاصی مواجه است. درست همانطور که آب رودخانه در بسیاری از مناطق جهان بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته و آلوده شدند، آبخوان ها نیز چنین مشکلی دارند. تفاوت عمده این است که آبخوانها خارج از محدوده دید هستند. مشکل اصلی دیگر این است که آژانسهای مدیریت آب، هنگامی که آبدهی پایدار آبخوان و آب رودخانه را محاسبه میکنند، غالباً همان آب را دو بار، یک بار در آبخوان و یک بار در رودخانه متصل شونده (به آن آبخوان) به حساب میآورند؛ مثلاً در استرالیا قبل از اینکه اصلاحات قانونی براساس چارچوب اصلاح آب مصوب شورای دولتهای استرالیا در دهه ۱۹۹۰ آغاز شود، بسیاری از ایالات استرالیا از طریق سیاستهای دولتی جداگانه، که دارای ارتباطات ضعیف و رقابتی بودند، آب سطحی و زیرزمینی را اداره میکردند.
اثرات اضافه برداشت از آب زیرزمینی اگرچه واقعاً غیر قابل انکار است دهه ها یا قرن ها زمان می برد تا آشکار شود. در یک مطالعه کلاسیک در سال 1982، و همکارانش موقعیتی را طراحی کردند که استخراج آب زیرزمینی در یک حوضه بین قاره ای، برابر با کل میزان تغذیه سالانه بود و چیزی برای پوشش گیاهی که طبیعتاً وابسته به آب زیرزمینی است باقی نمیگذاشت. با نزدیک تر کردن محل برداشت آب به پوششهای گیاهی، ۳۰ درصد تقاضای اصلی پوشش گیاهی به دلیل تأخیر در حرکت آب زیرزمینی تا ۱۰۰ سال تأمین میشد و در پانصدمین سال این میزان به ۰٪ کاهش می یافت که نشان دهنده مرگ کامل پوشش گیاهی وابسته به آب زیرزمینی بود. علم لازم برای انجام این محاسبات ده ها سال در دسترس بودهاست؛ با این حال، آژانسهای مدیریت آب، عموماً اثراتی را که خارج از بازههای زمانی انتخابات سیاسی ظاهر میشوند (۳ تا ۵ سال) نادیده میگیرند. پژوهشگران قویا استدلال کردهاند که آژانسهای مدیریتی باید محدودههای زمانی مناسب را در برنامهریزی آب زیرزمینی بکار گیرند. این به معنی محاسبه مجوزهای برداشت آب زیرزمینی بر اساس دههها و گاهی اوقات قرنها خواهد بود.
همانطور که آب در سطح زمین حرکت میکند، نمکهای محلول به خصوص سدیم کلرید را جمع میکند. جایی که این آب از طریق تبخیر و تعرق وارد اتمسفر میشود، این نمکها باقی می مانند. در مناطق آبیاریشده، زهکشی ضعیف خاک ها و آبخوا نهای کم عمق منجر به بالا آمدن سطح ایستابی به لایه سطحی در مناطق کم عمق میشود. مشکلات اصلی تخریب زمین ناشی از شوری خاک و آبگرفتگی با افزایش سطوح نمک در آبهای سطحی همراه میشود. در نتیجه، آسیب اصلی به اقتصادهای محلی و محیط های طبیعی وارد میگردد.
در اینجا لازم است تا چهار اثر مهم مختصراً ذکر شوند. اول، راهکارهای کاهش سیل، که به منظور حفاظت از زیرساخت های ایجاد شده بر روی دشتهای سیلابی بکار گرفته میشوند، پیامد ناخواستهای بر کاهش تغذیه آبخوان به همراه دارند. دوم، کاهش و تخلیه طولانی مدت آب زیرزمینی در آبخوانهای وسیع به فرونشست زمین و آسیبهای زیرساختی منجر میشود. سوم، تداخل آب شور، چهارم، زهکشی خاکهای حاوی اسید سولفات که اغلب در دشتهای ساحلی کم عمق وجود دارند، به اسیدی شدن و آلودگی جریانهای رودخانه ای منجر میشود.
یکی دیگر از دلایل نگرانی این است که افت آب زیرزمینی در آبخوان های بهرهبرداری شده، این پتانسیل را دارد که آسیب شدیدی به اکوسیستم های خاکی و آبی وارد کند در بعضی موارد بسیار واضح و آشکار است اما در سایر موارد به دلیل طولانی بودن زمانی که خسارت و آسیب در آن رخ می دهد، کاملاً غیر منتظره است.